بهترین سرمایه گذاری؛
سرمایه گذاری روی خویشتن است

سبد خرید

درباره ما

گروه معامله گری علی توان با کادری مجرب تمام‌تلاشش را کرده است با برگذاری دوره های آموزشی در سه زمینه تکنیکال،فاندامنتال و روانشناسی بازار و‌کوچینگ قدم به قدم دانشجوها ؛ معامله گرانی حرفه ای بسازد که در مارکت به سود مستمر برسند

ارتباط با ما

صفر تا صد تولید ناخالص داخلی (GDP)

خلاصه مطلب :

تولید ناخالص داخلی       (GDP)

عبارت است از مجموع ارزش فیاتی یا پولی تمام کالاها و خدمات تولید شده در مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی معین
که به صورت فصلی و سالانه منتشر میشود وقتی داده سالانه(YOY) مورد توجه باشد شاید انتشار داده های GDP فصلی(QOQ) نادیده گرفته شود چون داده های سالانه چشم انداز وسیع تری دارند که حاکی از روند کلی تر است.
اداره تجزیه و تحلیل اقتصادی(BEA) نسخه advance یا براورد اولیه GDP را چهار هفته پس از پایان سه ماهه و انتشار نهایی یا final را پس از پایان سه ماهه منتشر میکند.
( پرلیم و ادونس هر دو تخمین هستند-مشت‌نمونه خروار-و پرلیم یک ماه بعد از ادونس می آید و اصلاح شده ادونس است)
انتشارات BEA جامع و حاوی جزئیات فراوانی است  که به اقتصاددانان و سرمایه گذاران این امکان را می‌دهد تا اطلاعات مفیدی در مورد جنبه های مختلف اقتصاد به دست آورند.
از PMI و PPIبرای تخمین اعداد بعدی GDPمیتوان استفاده کرد.

 

تولید ناخالص داخلی با سه روش به دست می آید که از لحاظ تئوری نتیجه هر سه روش باید یکی شود این سه روش عبارت است از:
  1. رویکرد تولید
  2. رویکرد هزینه
  3. رویکرد درامد
1.رویکرد مخارج یا هزینه: با محاسبه کل هزینه ها می توان به کل تولید رسید این روش با استفاده از فرمول زیر محاسبه می گردد:
GDP =C+I+G+NX
C=مصرف
I=سرمایه گذاری
G=هزینه دولت
NX=خالص صادرات
مصرف به مخارج مصرف کننده اشاره دارد مصرف کنندگان پول خرج می کنند تا کالا و خدمات به دست آورند
مخارج مصرف کننده بزرگترین جزء GDP هست که بیش از از دو سوم GDP آمریکا را تشکیل میدهد بنابراین اعتماد مصرف کننده تاثیر مهمی بر رشد اقتصاد دارد
سطح اطمینان بالا نشان می دهد که مصرف کنندگان مایل به خرج هستند در حالی که سطح پایین اطمینان نشان می دهد عدم اطمینان به آینده و عدم تمایل به هزینه وجود دارد
هزینه و مخارج دولت: نشان از مخارج مصرفی دولت و سرمایه گذاری ناخالص است(قسمت مخارج بودجه) دولت ها برای زیر ساخت، تجهیزات ،حقوق و دستمزد پول خرج میکنند
هنگامی که مخارج مصرف کننده(C) و سرمایه‌گذاری تجاری(I) هر دو به شدت کاهش یابند ممکن است هزینه های دولت نسبت به سایر اجزا اهمیت بیشتری پیدا کند( این اتفاق ممکن است در پی یک رکود اقتصادی رخ بدهد)
سرمایه گذاری: به سرمایه گذاری داخلی یا مخارج سرمایه ای اشاره دارد
کسب و کار ها برای سرمایه گذاری در فعالیت تجاری خود پول خرج می کنند به عنوان مثال یک تجارت ممکن است ماشین آلات بخرد
سرمایه گذاری تجاری جزء حیاتی تولید ناخالص داخلی است زیرا ظرفیت تولید یک اقتصاد را افزایش می دهد در نتیجه سطح اشتغال افزایش پیدا میکند
خالص صادرات:
خالص صادرات برابر است با تمام ارزش فیاتی کالا و خدماتی که صادر می شود منهای ارزش فیاتی کالا و خدماتی که وارد کشور می‌شود.
اگر صادرات بیشتر از واردات باشد کشور دارای مازاد تجاری هست و احتمالاً تولید ناخالص داخلی رو به افزایش
و اگر واردات بیشتر از صادرات باشد کشور دارای کسری تجاری هست و احتمالاً تولید ناخالص داخلی رو به کاهش
( واژه احتمالاً به این دلیل به کار میرود که خالص صادرات فقط بخشی از فرمول جی دی پی است)
2.رویکرد تولید(خروجی):
اساسا معکوس رویکرد هزینه هست
ارزش کالاها و خدمات داخل مرز کشور را تخمین می‌زند و هزینه کالاهای واسطه ای که در این فرایند مصرف می‌شوند مانند کالا و خدمات کسر می شوند
3.رویکرد درامد:
نوعی حد وسط بین دو رویکرد دیگر برای محاسبه تولید ناخالص داخلی هست با محاسبه کل درآمد هم می توان به کل تولید رسید به این صورت که درآمد حاصل از همه عوامل تولید در یک اقتصاد محاسبه می شود از جمله سود شرکت ، اجاره به دست آمده از زمین و حقوق کارگران
REAL GDP
تولید ناخالص داخلی واقعی اثرات تورم را در نظر می‌گیرد و رشد قیمت ها را از بین میبرد در حالی که تولید ناخالص داخلی اسمی(NOMINAL) اینطور نیست
پس تولید ناخالص داخلی واقعی کارآمدتر و بهتر است برای سنجش سلامت اقتصاد؛ زیرا از افزایش تولید ناخالص داخلی اسمی تشخیص اینکه واقعاً اقتصاد رشد داشته یا این افزایش به خاطر افزایش قیمت ها بوده است سخت است
فرض کنید در یک کشوری در سال2015 تولید ناخالص داخلی اسمی50میلیارد دلار بوده است و تا سال2023 به مقدار 80 میلیارد دلار رسیده است قیمت ها هم در همین مدت ۱۰۰ درصد افزایش داشته است در این مثال اگر صرفاً به تولید ناخالص داخلی اسمی نگاه کنید به نظر می رسدGDP افزایش داشته و عملکرد اقتصاد رو به رشد بوده است با این حال تولید ناخالص داخلی واقعی به میزان ۴۰ میلیارد دلار(80تقسیم بر2 زیرا قیمت ها دو برابر شده) خواهد بود که نشان از کاهش عملکرد کلی اقتصاد دارد.
Nominal GDP
هنگام مقایسه فصل های مختلف در همان سال استفاده می شود
و هنگام مقایسه تولید ناخالص داخلی دو یا چند سال ازReal GDPاستفاده می شود این به این دلیل است که حذف تورم به مقایسه سالهای مختلف اجازه می‌دهد تا صرفاً بر افزایش یا کاهش رشد متمرکز شوند
تولید ناخالص داخلی واقعی  با استفاده از GDPdeflator که تفاوت قیمت بین سال جاری و سال پایه است محاسبه می شود به عنوان مثال اگر قیمت ها از سال پایه ۵ درصد افزایش داشته باشد آنگاه gdp delator(کاهش دهنده قیمت تولید ناخالص داخلی یاقیمت  ضمنی) برابر با یک و پنج صدم خواهد بود
GDPdeflatot =nominal GDP÷real GDP
کاهش دهنده قیمت تولید ناخالص داخلی نشان میدهد تغییر در تولید ناخالص داخلی تا چه حد به تغییرات قیمت ها وابسته است.
اگر از سال مبنا یا پایه ده سال بگذرد و سال مبنا خیلی قدیمی شود به طوری که به واسطه رشد تکنولوژی، رشد و تولید افزایش زیادی کرده باشد باز باید همان ۱۰ سال را مبنا قرار دهیم؟
قطعا خیر، پس چه میکنیم؟
در اینجا زنجیر تشکیل می دهیم به این صورت که هر سال که جلو تر رفتیم سال مبنا را هم جلوتر می آوریم یا متوسطی از کل ۱۰ سال را در نظر میگیریم
تولید اسمی معمولاً بالاتر از واقعی هست زیرا معمولاً تورم یک عدد مثبت است و اگر بین ریِل و نامینال اختلاف زیادی باشد این ممکن است نشانگر تورم یا کاهش تورم قابل توجه باشد.
GDP PER CAPITA  تولید ناخالص داخلی سرانه
تولید ناخالص داخلی اندازه یک اقتصاد را نشان می دهد اما اطلاعات کمی در مورد استاندارد زندگی در آن کشور ارائه می دهد بخشی از دلایل این امر این است که اندازه جمعیت و هزینه زندگی در سراسر جهان یکسان نیست و این شاخص این دو مولفه را در نظر نمی گیرد به طور مثال تولید ناخالص داخلی چین در مقایسه با ایرلند اطلاعات چندانی در مورد واقعیت های زندگی در آن کشور ارائه نمی کند زیرا چین تقریباً ۳۰۰ برابر ایرلند جمعیت دارد.
برای کمک به حل این مسئله آمار شناسان تولید ناخالص داخلی سرانه(Gdp per capita ) بین کشور ها را باهم مقایسه می کنند
تولید ناخالص داخلی سرانه از تقسیم جی دی پی بر جمعیت به دست می آید این رقم اغلب برای ارزیابی استاندارد زندگی در یک کشور ذکر میشود و معیاری برای اندازه گیری رفاه و ثروت است  می‌توان آن را به صورت اسمی،واقعی(تعدیل شده با تورم)محاسبه کرد با این حال اندازه گیری ها ناقص است
فرض کنید gdp per capita چین ۱۵۰۰ دلار است در حالی که ایرلند ۱۵ هزار دلار است این لزوماً به این معنی نیست که یک فرد ایرلندی به طور متوسط ۱۰ برابر بهتر از یک فرد چینی است تولید ناخالص داخلی سرانه هزینه زندگی در یک کشور را محاسبه نمی کند
GDP PER CAPITA PPP
سعی می کند این مشکل را حل کند با مقایسه قیمت یک کالا یا سبد کالا در دو کشور پس از تعدیل نرخ مبادله
یا به تعبیری دیگر مقایسه تعداد کالاها و خدماتی که یک واحد پول تعدیل شده با نرخ مبادله می تواند در کشورهای مختلف خریداری کند.
تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی بر اساس برابری قدرت خرید (ppp=purchasing power parity)
یک آمار به شدت تسویه شده برای اندازه گیری درامد واقعی است که عنصر مهم رفاه است ،
یک فرد در ایرلند ممکن است ۱۵ هزار دلار درآمد داشته باشد در حالی که یک فرد در چین ۱۵۰۰ دلار در سال درامد داشته باشد از نظر اسمی وضعیت کارگر در ایرلند بهتر است اما اگر هزینه یک سال غذا پوشاک و سایر اقلام در ایرلند ۴ برابر باشد آنگاه کارگر در چین درآمد واقعی بالاتری دارد.
GDP GROWTH RATE نرخ رشد تولید ناخالص داخلی
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی به صورت درصد بیان می شود و تغییرات رشد اقتصادی را نشان میدهد اگر نرخ رشد تسریع شود ممکن است سیگنالی باشد که اقتصاد بیش از حد درحال گرم شدن هست در این حالت بانک مرکزی ممکن است به دنبال افزایش نرخ بهره باشد رقم بالای ۶ برای آمریکا همچنین سیگنالی را به ما میدهد و حتی عدد بالای پنج هم نگرانی هایی از تورم بالا را ایجاد می کند
رشد تولید ناخالص داخلی در صورتی که در دو فصل متوالی منفی شود نشانه رکود است و بانک مرکزی به دنبال انبساط و کاهش نرخ بهره است( به صورت جنرال و تئوریک)
سرمایه گذاران به دنبال این هستند که تولید ناخالص داخلی آمریکا بین دو و نیم تا سه درصد رشد کند
برای کشورهای توسعه یافته رشد اقتصادی دو درصدی رشد اقتصادی سالم در نظر گرفته می‌شود و برای کشورهای درحال توسعه رشد اقتصادی ۵ تا ۹ درصد مطلوب است مثل چین هند و برزیل …
در بین سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۷ اقتصاد ایالات متحده با نرخ دو تا دو و نیم درصد در سال رشد کرد اما چین در همین دوره رشد اقتصادی ۸ درصدی را تجربه کرد با این حال رشد اقتصادی قوی باعث تقویت CNH در برابر USD نشد این امر به دلیل انتظارات صورت می گیرد.
از طرفی دیگر افزایش نیم درصدی در تولید ناخالص داخلی برای کشوری که به طور متوسط ۷ درصد رشد دارد تنها ۷ درصد رشد را نشان می دهد و همین میزان تغییر در کشوری که به طور متوسط ۲ درصد رشد دارد افزایش ۲۵ درصدی هست به همین دلیل ۰.۵ درصد دوم تاثیر زیادی روی قیمت خواهد گذاشت.
جی دی پی یک شاخص لگ است و به عقب نگاه می کند با این حال می تواند بر بازار تاثیر بگذارد اگر اعداد واقعی به طور قابل توجهی با انتظارات متفاوت باشند بزرگترین ضعف این شاخص لگ بودن آن است.
GNP تولید ناخالص ملی
اگر چه GDP معیاری است که به صورت گسترده برای سنجش رشد اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد.
اما روش های دیگری هم وجود دارد
گفته شد که GDPارزش فیاتی کل کالا و خدمات داخل مرزهای کشور را اندازه گیری می کند خواه تولید کنندگان بومی آن کشور باشند یا نهادهای تحت مالکیت خارجی
تولید ناخالص ملی همان جی دی پی است با این تفاوت که مختص افراد و شرکت های بومی یک کشور است در تمام جهان و نه فقط مرزهای کشور
Extra
تغییرات قیمت به واست انتشار اخبار نیست بلکه بر اساس انتظارات است معامله گران انتظاراتشان از اخبار را معامله می کنند.
اگر انتظارات این هست که  GDP رشد بالایی داشته باشد و این انتظار محقق شود ممکن است ارز ان کشور مقداری بالا رود اما باز برگردد زیرا قبلا این خبر در قیمت پرایس شده و بازار آن را هضم کرده است.
اگر GDP بسیار کمتر یا بسیار بیشتر از سایر پیش‌بینی‌ها باشد شاهد نوسانات بالایی خواهیم بود اگر کمتر از پیش بینی ها باشد ارز معمولاً کاهش پیدا خواهد کرد( خیلی بستگی دارد که کجای این بیزنس سایکل هستیم)
اقتصادی چند فصل متوالی شاهد رشد اقتصادی پایین یا منفی بوده است و در آخرین آمار بر خلاف پیش بینی ها  شاهد رشد اقتصادی بوده ایم در اینجا قیمت ارز در چند دقیقه و حتی چند ساعت رشد خواهد کرد اما پس از رشد اولیه شاهد برگشت قیمت خواهیم بود چرا که انتشار این داده اگرچه مهم است اما تغییری در تصویر کلی نمی گذارد.
باز هم تکرار می شود که تمامی این بررسی‌ها استاتیک هستند و خیلی مهم هست که ما کجای بیزنس سایکل هستیم و سیاست گذار قرار است چگونه به دیتای منتشر شده عکس العمل نشان دهد.
YOY :YEAR OVER YEAR
مقایسه یک دوره زمانی با همان دوره زمانی در سال های دیگر را می گویند مثلاً درآمد یک فروشگاه در عید امسال را با عید پارسال مقایسه میکنیم.
MOM :Month over Month
اگر روز یا هفته از ماه را با روز یا هفته از ماه قبل مقایسه کنیم.
منابع اصلی :investopedia -daily f

پیام بگذارید